بی خوابی ات ...

ساخت وبلاگ
پاییز جان رفتی؟یلدای,بیچاره را آخر آذر نگاه کن وا مانده انگشت به دهان دختر کوچولوی قصه ما ,گوله گوله اشک می ریزد و باران نمی شود , به او گفته اند باید برف ببارد.می دانی برف با پاییز چقدر تضاد دارند ؟ب بی خوابی ات ......
ما را در سایت بی خوابی ات ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anastisa بازدید : 101 تاريخ : پنجشنبه 11 بهمن 1397 ساعت: 11:58

چشمان خواب آلودم را که باز می کنم , با همان سوی تار و منگ تو را می بینم نشسته ای روی صندلی پشت به من رو به روی میز آرایش. داری موهایت را شانه می کنی و گاه از لای چنگ های فلزی اش آنهایی که شکسته اند را بی خوابی ات ......
ما را در سایت بی خوابی ات ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anastisa بازدید : 123 تاريخ : پنجشنبه 11 بهمن 1397 ساعت: 11:58

دوست داشتم یک شب تاریک زمستان دستت را بگیرم برویم بام شهر روی یک تخته سنگ سخت و یخ زده بنشینیم و خودمان را توی هم آنقدر مچاله کنیم و از حرارت تن هم به هم ببخشیم تا گرم شویم.اینجور گرم شدن ها تا ابد در بی خوابی ات ......
ما را در سایت بی خوابی ات ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anastisa بازدید : 104 تاريخ : پنجشنبه 11 بهمن 1397 ساعت: 11:58